بازنده ای که در غروب یک زمستان گرم چشم هایش را بست و خواب دید و نمرد
۱۳۸۹/۷/۴
یه نگاه به خودت بنداز
به نام خدا، یه لحظه صبر کن، دست از کار کردن بکش، به دور و اطرافت یه نگاهی بنداز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر