بازنده ای که در غروب یک زمستان گرم چشم هایش را بست و خواب دید و نمرد
۱۳۸۹/۸/۱
اندرباب خفه شدن
آروم حرف بزن، آهسته حرف بزن، خیلی زیادم حرف نزن
"جان وین"
۲ نظر:
Mahtab
۲ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۱۴
:))))
اصلا حرف نمي زنم!
پاسخ
حذف
پاسخها
پاسخ
بازنده
۶ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۲۳:۵۳
و باز هم، حرف را زد
پاسخ
حذف
پاسخها
پاسخ
افزودن نظر
بارگیری بیشتر...
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
:))))
پاسخحذفاصلا حرف نمي زنم!
و باز هم، حرف را زد
پاسخحذف