بازنده ای که در غروب یک زمستان گرم چشم هایش را بست و خواب دید و نمرد
۱۳۹۰/۳/۲۷
شاید که باید
دوباره منتظرم که مرا برداری
دوباره برداری و آتش بزنی
شاید هم پکی بزنی
دوباره روی زیر سیگاری بگذاری
گاهی اوقات خودکشی کردن
بهتر از مردن در دستان توست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر