مهمترین مسئله در زندگی وجود فردایی است. که در یک نیمه شب بسیار آراسته فرا می رسد و بسیار موقرانه خودش را در کف دستمان قرار می دهد و تنها امیدوار است که از دیروزی ها فرا گرفته باشیم!
«حق تعالی به حضرت موسی خطاب فرمود اگه تموم آسمونا و ساکنین اون و تموم زمین ساکنین اون رو تو یه کپه ترازو بزارن و لا اله الا الله رو تو کپه دیگه بزارن لا اله الا الله می چربه»
در قرنی زندگی می کنید که از همه ی چاهک های عمومی بازار نابغه می جوشد؛ نوابغ ماشینی؛ عینهو جوجه های ماشینی چاق و سرحال، نوابغ کیلویی؛ محصولات تشعشعات رادیواکنیو. دنیا، دنیای نور و رنگ و صداهاست. نوابغ الکترونیک. دنیا، دنیای الکترونیک است. زنده باد نوارهای مغناطیسی! زنده باد شیر تو شیریسم! کسی به کسی نیست. بشتابید! بشتابید! ...
چیزهایی هست که نمی توان به زبان آورد، چرا که واژه ای برای بیان آن ها وجود ندارد. اگر هم وجود داشته باشد، کسی معنای آن را درک نمی کند. اگر من از تو نان و آب بخواهم تو درخواست مرا درک می کنی... اما هرگز این دست های تیره ای را که قلب مرا در تنهایی گاه می سوزاند و گاه منجمد می کند، درک نخواهی کرد.